سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرم الشهدا

مرگ

دیشب که نشسته بودم کنار ِ آیینه

و زل زده بودم به زمین

مرگ داشت رو به روی ِ هر دوی ِ ما نفس میکشد

تو سفارش روزهای  ِ بودن را به من میکردی

و من سفارش ِ روزهای ِ نبودن را به تو...

و این دفتر عمر که دارد ورق میخورد

روزی بسته خواهد شد

اما هنوز مرگ دارد  رو به روی ِ هر دوی ِ ما نفس میکشد...

.

.

.

ترسیده ام. . . میفهمی؟


+ äæÔÊå ÔÏå ÏÑ شنبه 93/2/6 ÓÇÚÊ 7:10 صبح ÊæÓØ خادمة الشهدا | نظر