سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرم الشهدا

دلبستگی

هیچ وقت فکر نمیکردم که دلبسته ِ این چهار دیواری می شوم

 حتی فکرش هم به ذهنم نمی رسید که روزی

دلبسته ِ این اتاق ِ ساده ِ منصوب به شما می شوم

حالا که نیستی... تازه میفهمم چقدر دلبسته ام

چقدر به مناجات های سحرگاهی که در این چهاردیواری ِ ساده میخواندی

دلبسته ام

چقدر دلبسته ام به قدم هایی بلندت که مرا مجبور میکرد از دم ِ خانه تا مسجد را دنبالت بدوم

در همین دویدن ها مدام چادرم از دستم در برود و غر بزنم که" بابااااااا چادر نمازم باز خاکی شد"

و تو مکث کنی

برگردی

چادرم را روی ِ سرم مرتب کنی

من را در آغوش بگیری و دوباره قدم های بلندت را محکم تر برداری

تا قبل از اذان به مسجد برسی

هیچ وقت فکرشم را هم نمیکردم که روزی دلبسته ِ همه ِ این روزهای ِ خوب ِ با تو بودن بشوم...

هیچ وقت فکرشم را هم نمیکردم که...

در نبودنت و ندیدنت اینگونه اشک بریزم...

 


+ äæÔÊå ÔÏå ÏÑ چهارشنبه 94/4/3 ÓÇÚÊ 1:7 صبح ÊæÓØ خادمة الشهدا | نظر