شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ در عمليات كربلاي 5 - يه فرمانده قرارگاه به همراه يك نفر ديگه(راننده موتور) سوار موتور سيكلت بودند. ناگهان راننده موتور ايستاد و رفت كنار جاده پيكر پاك يه شهيد رو گرفت تو دستاش بي صدا فقط گريه مي كرد.بعد از چند لحظه برگشت سوار موتور شد چند كيلو متر كه دور شدند فرمانده پرسيد اون شهيد رو مي شناختي راننده جواب داد برادرم بود... ب ر ا د ر ش ب و د ... و ما كجاي راهيـــــــــــــم...؟؟؟!!!
شبر
:((
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top