شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ کوچيک که بوديم تا شکست ميخورديم بازي رو به هم ميريختيم... . . حالا بزرگ شديم تا شکست ميخوريم خودمون به هم ميريزيم...
بچه که بوديم بستني يمان را گاز مي زدند قيامت مي کرديم .. چه بيهوده بزرگ شديم ! روحمان را مي خورند ساکت مي نشينيم
بح بح کم الله خانوم هور..خوبي آبجي؟:)/درسته جناب ِ عليرضا...
چرا ما نوربالا شديم؟:دي/خداروشکر...باور کن دو هفته س ميخوام بت مسيج بدم جوياي ِ حالت بشم فرصت نميکنم:(
ب جون ِ خادمه راس ميگم...دوهفته س:( هي فرصت نميشه...
دعاگوت بودم ب هر حال...
مخلصيم در همه حال:)
*مهربان *
هي روزگار:(
دوست گرامي «عليرضا خان» عجب حرفي و جمله اي ، حرف دلم ما بود. ممنون سرکار خادمة الشهدا، با فيد زيباتون و عکسي که بسيار زيباست. راستي چه اسم با مسمايي.
لطف دارين جناب ِ شبستان...:)
خواهش مي کنم يک پيامکي بود از دوست بزرگوارم که دست و پا شکسته نوشتم
خانم خادمه ايشون آقا نيستند :)
ممنون جناب ِ عباسي...تازه متوجه شدم ک خانوم هسن:)
اي بابا مثل اينکه صحبت سر خانم و آقا بودن ماست. بعضي اسمها حسنش همينه که طرف بايد يه نموره شناختش از هم وبلاگي اش بيشتر بشه بعد بحث گل بندازه........ ممنون جناب عليرضا خان از روشنگريتون.
پس ما يک کار خيري کرديم دي: .... خانم شبستان من هم اوايل همين فکر رو داشتم
الحمدالله که خدا روشنتون کرد. خدا به شما خير بده.
هادي قمي
خدارو شکر نه کوچيکي اينجوري بودم نه الان.
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top