پيام
+
بيهوده خودت را براي شکستن اين دل ملامت مکن
سبوي بي باده همان بهتر که شکسته شود...

مسافري از ...
92/2/2
ذره بين زنده
بشکن دل بي نواي ما را اي عشق... اين ساز شکسته اش خوش آهنگتر است... (سيدحسن حسيني)
خادمة الشهدا
دل دردمند سعدي ز محبت تو خون شد...
نه به وصل ميرساني نه به قتل ميرهاني...
ذره بين زنده
مده اي رفيق پندم که به کار درنبندم... تو ميانِ ما نداني که چه مي رود نهاني... (سعدي)
خادمة الشهدا
کشته غمزه تو شد حـــافـــظ ناشنيده پند ...
تيغ سزاست هر که را درد سخن نميکند...
ثانيه ها...
:(
ذره بين زنده
دلم شکسته تر از شيشه هاي شهر شماست... شکسته باد کسي کين چنينمان مي خواست... (سهيل محمودي)
خادمة الشهدا
گفتي نظر خطاست تو دل ميبري رواست؟
خود کرده جرم و خلق گنهکارميکني...
ذره بين زنده
آنان که خاک را به نظر کيميا کنند... آيا بود که گوشه ي چشمي به ما کنند؟ (حافظ)
خادمة الشهدا
سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ ... که نه خاطر تماشا نه هواي باغ دارد...
ذره بين زنده
من نگويم که مرا از قفس آزاد کنيد... قفسم برده به باغي و دلم شاد کنيد... (ملک الشعراي بهار)
خادمة الشهدا
تسليم!!:)
ذره بين زنده
قال اسلمتُ لرب العالمين! صدق الله العلي العظيم! :)
خادمة الشهدا
ممنون از اشعاري ک مرقوم فرمودين..:)
ذره بين زنده
خواهش مي کنم... پيروز و بهروز باشيد :)