شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ چند ماه مونده بود به آخرين اعزامش.. مي ديدم هر روز داره مابين نمازهاش دو رکعت نماز ميخونه. ازش پرسيدم: اين چه نمازيه؟ فقط ميخنديد، مي گفت: بعدا بهت ميگم.. يک هفته مونده به آخرين اعزامش، يه روز خوشحال آمد به خونه، دستش يه کاغذ بود. ازم پرسيد: يادته چندماه پيش از من درباره نماز دو رکعتي هايي که ميخوندم سوال کردي؟!
من نذر کرده بودم ، به مدت سه ماه هر روز، مابين نمازهام دو رکعت نماز حاجت بخونم. خدا هم نذرم رو قبول کرد، اين هم برگه اعزامم به جبهه است. چند روز بعد قراره به جنوب اعزام بشيم. من ميرم، چندماه بعد بر ميگردم و تو رو هم با خودم ميبرم. چند روز بعد، جعفر رفت و... ولي هفت سال بعد برگشت ، اين بار روي دستهاي مردم...
عکس:چند روز قبل از اعزاممون ب مناطق...
* خوش به حالت :(
کربلا بريو آدم نشي فايده نداره...:(
* شايد واسه همينه زياد اصرارش نمي كنم :(
آفرين برادرزاده ِ خوبم..ايشالله روزيت بشه ب زودي..با معرفت...
* بي معرفت تر از اينام كه زود نصيبم بشه ...
در رحمت و نظر ِ شهدا شک نکن...همه رو ميطلبن..مهم اينه ک دس ِ پر برگردي...
* هرچي خودشون صلاح ديدن :)
هر چيزي درون مايه اش عشق باشد همينه فرجام کارش...دو رکعت هاي عشق کارِ خودش را کرد...!
دو رکعت هاي عشق کارِ خودش را کرد...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top