سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرم الشهدا

فتونوشت ِ عشق

همه چیز از اینجا شروع شد

از همین سرداران ِ بی پلاک

با اشک رسیدیم اینجا

کنار عمه ِ سادات

تماس گرفتن برای ِ یه سفر ِ بهشتی

اومدیم برای شروعی دوباره

فقط چند روز مونده بود

رسیدیم

و با یک سخنرانی بسم الله عاشقی گفتیم

مکان ِ خوبی بود و

ما پر از شور و شوق

لحظه های شادی بود

حتی برای بچه ها جشن تولد گرفتیم با بضاعت ِ کممون

رزم ِ شب و شروع ِ قشنگش

فوگاز و سوختن ِ چادرهامون...

رزق ِ زائر با وصیت نامه های شهدا ک خودمون تایپ کردیمو پرینت گرفتیم

جائزه هایی که به بچه ها میدادیم و لبخنداشون بهمون امید میداد

سفره های غذای ِ به یاد موندنی ک هزار خاطره ثبت شد تو این لحظه ها

غروبای ِ پر از حس ِ دلتنگی

برای ِ کربلا

که دیوونه وار اشک میریختیم بی هیچ روضه ای

طلائیه و خاطره هامون

شلمچه و بغض های نگفته مون

نماز جماعتای ِ پر از شوق و ذوق و نوبتیمون

استقبال از زائرا با اسپند و گلاب

آئینه قران برا بدرقه زائرامون

پاس ِ شب و خوندن ِ ذکر

خندیدنامون

اشکامون

دعاهامون

همه چیز خوب بود

همه چیز محشر بود

فقط  زود "ت م و م "شد...

.

.

دلتنگ ِ اون لحظه های ِ آسمونیم


+ äæÔÊå ÔÏå ÏÑ چهارشنبه 93/3/7 ÓÇÚÊ 8:12 صبح ÊæÓØ خادمة الشهدا | نظر