داغ حــــــــــــرم...
چند سال و چند ماه و چند روز...
چقدر انتظار و امید و عشق...
چقدر گریه و حسرت و ناله...
چقدر اشک و ذکر ِ تسبیح. ..
چقدر هروله کردن و بی تاب بودن..
ارباب...
بی تابم..غمگینم..دلگیرم..
********
مضطرنوشت:**2 سال پیش این موقع ها نجف بودم..و پنج شنبه شب پیش ِ ارباب...
**داغ ِ حرم داره میکشه منو...
**چقدر نیابتی دعا کردم تو بین الحرمین..من موندم و اون خاطره ها...
**چقدر دورم از تو حضرت ارباب...
**بزرگواری کنید و نیم نگاهی بر این دل ِ رنجور...
**شهدا العفـــــــــــــــــو...