بهانه ِ تو
بهانه گیر شده ام
مثل ِ تمام ِ آن وقت ها...
همان وقت هایی که من ِ کودک را زیادی تحویل میگرفتی
خودم را لوس میکردم و
بعد از زیارت ِ تو زیارت برادرت را
و
زیارت ِ کربلا را میخواستم...
.
.
السلام علیک یا فاطمه ِمعصومه...
اشفعی لی فی الجنة
نمیدانم چرا به اینجا که میرسم
می بارم...
شفیعمان میشوی
نه؟
دارم تمام میشوم...
اما تو بهتر تمامم کن
به نگاه کردنت محتاجم
به نگاه های ِ بی دریغ ِ این روزها...
که هستی و نمی بینمت...
که نیستم ولی میخوانی ام...