حافظه ام ضعیف شده است
چقدر حافظه ام ضعیف شده است...
کجا بود دیدمت؟
کرخه؟ نه!
جزیره ی مجنون؟ نه!
فاو یا خرمشهر؟ نمیدانم! چقدر حواسم پرت است...
بگو چرا خواب های من پر از خواب های توست...؟
و ریشه های من از گلوی تو آغاز میشود...؟
و نام من به تو ختم میشود و من بدون تو یعنی هیچ...!
چقدر حافظه ام ضعیف شده است و عادت روزمرگی...
و مثل همه قدم زدن و مثل همه نفس کشیدن پی در پی...
و مثل همه در عطش قطره های زیستن و گریز از مرگ...!
آه... همین یک حرف بس نیست برای اتصال هزاران فراموشی...!
چقدر حافظه ام ضعیف شده است...!
*******
مضطرنوشت:چه تصمیم مهربانانه ای گرفته است آسمان...شده ام کویر ترک خورده ای منتظر...
**"بل هم اضل" منم که نگشتم فدای تو...ارباب...
دلمان...روحمان...و اشک های چشممان...به بهانه ات دلتنگند...
**شهدا العفـــــو...